Tuesday, November 27, 2007

فریاد بر سایه


بر سایه فریاد مَزَن
کاو نشسته بر پست ترین
چمبره گاه
غرقِ در واهی
می کند گهگاه
از برایِ ریا
بدور خود نگاهی

تکیه مزن بر تختِ سیاه
مستمر است در آئینه یِ ما
بختِ سیاه

سپردیم به غیر و
عنان دادیم زکف آخر
مِنَّتِ نا اهل کشیدیم *
از سوارانِ مرکبِ زرین ،
پالانِ خر!
دیگر فریاد هم بجائی نخواهد رسید
نی طلبیم فریادرسی دِگر

 


آبان ماه 1386

* -  عنان مال خود به دست غیر مسپار     که مال خود طلبیدن کم از گدایی نیست

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home